سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من و تنهایی

سلامتیه اون لحظه ای که از همه دنیا دلت گرفته...

نه کسی رو داری باهاش درد دل کنی نه دلت می خواد کسی رو ناراحت کنی...

سکوت میکنی و تو دلت میگی...

خدایا شاید قسمت من این بوده بازم شکرت که هستی و مثل ادم هات منو تنها نذاشتی...

.

.

.

.

.

مدام میگفتی خیالت تخت من وفادار توام...

و من چه ساده لوحانه خیالم را تختی کردم برای عشق بازی تو با دیگران....

.

.

.

.

.

در اخر گفت بازی برد و باخت داره...

زبانم بند امد که بگویم بی انصاف کدام بازی؟؟؟

من با تو زندگی کردم نه بازی...

.

.

.

.

.

غمگینم همانند دلقکی که روی صحنه نمایش چشمش به عشقش افتاد

که با معشوقش به او می خندید...

.

.

.

.

.

طناب را به گردنم انداختند گفتند اخرین ارزویت؟

گفتم دیدن عشقم...

گفتند خسته است راستش تا صبح طنابت را بافته...


نوشته شده در یادداشت ثابت - یکشنبه 92/10/2ساعت 5:25 عصر توسط پریسا نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ



قالب بلاگفا - سرویس خواب - شکارچی نرم افزار | آریس موب - اخبار روز - آگهی رایگان - گویا آی تی - تک تمپ - اخبار روز - گرافیک - وبلاگ